آه ، تابستان-تابستان! این پسر بد بو وقتی که کسی در حال شخم زدن در دفتر سوزاندن است با دختر کوچک خود معاشقه می کند. مرد جوان مورد علاقه دوست دختر خود قرار می گیرد و پیشنهاد می کند که در باغ عشق بورزد ، بدون اینکه به انجمنکیر تو کس خجلتی که همراه کسانی می شود توجه کند. اما اصحاب ما خسته نمی شوند و به طرز دلپذیری عشق را ایجاد می کنند.