همانطور که كس كون كير پدر با موهای خاکستری در اتاق بعدی آویزان بود ، پسر بزرگسالی در شرکت با یک سبزه زیبا و یک بلوند کم گرم ، اوقات خوبی را پشت سر گذاشت. وقتی این سه نفر به آنجا رسیدند ، پدر ناگهان وارد اتاق شد و از توانایی های پسر کوچک خود شگفت زده شد.