در یک زمان دو پسر بودند. یکی مانند Shkololo ، دیگری - یک بطری مستقیم کیرتوکون داغ ، alpaca و barobacar. او اولین بلوند را ملاقات کرد و سریع رفت. او از این موضوع بسیار ناراحت بود ، به همین دلیل چند روز شروع به دیدن پرتره کرد. خوب بود که الفبای ما به سرعت دخترک را از استرس خارج کرد و شروع به پختن بیدمشک در آشپزخانه کرد.