این مرد ترسیده بود که دخترش به او تقلب کند ، اما فکر نمی کرد که او همان جوجه با مرد دیگر باشد. همسر و دخترش لیس می زنند و بعد یکی از آنها بند را می بندند و یکدیگر را در آغوش می گیرند ، فراموش می کنند کیر توکوس خفن که چشمان مرده اتللو شوخی های آنها را می بیند.