آمبولانس مرد را بیهوش آورد. یک پرستار باتجربه و جوان ، که قادر به تنفس از دهان به دهان نیست ، تصمیم گرفت پسری زیبا را با از بین بردن ماهی زنده کند. در خیابان ، او شروع به مکیدن دیک در مردی که بیهوش بود ، شد انجمن کیر و کوس و سگ بلافاصله او را به یاد آورد. بعد از آن دختر تصمیم گرفت که خودش و پسران خود را به اینجا و همین حالا بدهد ، چون خیلی هیجان زده بود که بیدمشکش را خورد.