پس از آموزش ، مرد جوانی مودار به یك دوست آمد و فهمید كه چرا آنجا نبود. اما او را ملاقات نکرد ، اما پیشنهاد کرد که منتظر مادر و پسرش باشند. شخص عرق کمی خرد شده بود ، بنابراین او حمام کرد. مادر نگران شروع به دستیابی به حمام برای پسری دیگر کرد ، و هنگامی که کیرتوکس عکس او بیرون آمد ، او او را به حالت های مختلفی روی تخت بزرگ گرفتار کرد.