زاغه بلند روس با پاهای بلند نزد مشتری بعدی خود در یک اتاق هتل آمد و او را به داخل راهرو اسکورت کرد. پسری بی تاب در همه جا با دختر فاسد فریاد می زد و به جیب شلوار خزنده می رود ، تصاویری ازکس وکیر و به آرامی مشغول کار با کارش بود. یک مرد مشتاق ، یک بند را بر روی بند قرار داده ، یک پیچ چسبنده را بر روی قسمت پشت زمین قرار داده ، آن را در حالی که ایستاده است ، به تمام توان خود کباب کرده ، سپس آن را روی تخت خود انداخت و روی گربه او انداخت.